Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-04-27@12:25:14 GMT

انقلاب زیبا

تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۸۸۳۵۸

انقلاب زیبا

خبرگزاری فارس؛ یادداشت- جعفر علیان‌نژادی: اول. انقلاب زیبا است. البته نه هر انقلابی. انقلابی زیباست که زیبایی اش را حفظ کند. امر زیبا در انقلابی معنا دارد که امکان خلق زیبایی از او سلب نشده باشد. هم در خلق زیبایی تداوم داشته باشد، هم توانایی زدودن نازیبایی ها را داشته باشد. انقلاب می تواند به یک امکان هنری تبدیل شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در هنر  است که امرزشت و زیبا معنا می شود. امر زیبا میل به مانایی دارد، هیچ گاه گرد کهنگی بر او نمی نشیند، همیشه معنا دار است، در هر دوره ای حرف هایی دارد، زبان ها و بیان هایی را بر می انگیزد. امر زیبا زنده است، گذر زمان امر زیبا را زنده تر هم می کند. انقلاب می تواند به یک اثر هنری تبدیل شود، نه صرفا برای تحسین و تقدیر که برای ماندگاری و خلق زیبایی بیشتر. یک انقلاب را مردم، زیبا می کنند.‌ اثر هنری مخاطب را به صاحب اثر ارجاع می‌دهد. اما در انقلاب به عنوان یک اثر هنری، هم صاحب اثر، هم مخاطب یکی است، انقلاب به مردم بر می‌گردد.انقلاب، هنری مردمی است. رمز ماندگاری اش در مردمی ماندنش است. یک اثر هنری همیشه پیشرو است. جلوتر از واقعیت زمان حال حرکت می کند، به یک معنا واقعیت های زمان حال را به دنبال خویش می کشد. این انقلاب است، یک اثر هنری، یک انقلاب اسلامی که هر سال بر زیبایی هایش می افزاید.  

دوم. بیش از نیم قرن است، سرمایه داری تمام امکانات تولید زیبایی را از مردم آن کشورها درربوده است. نه اینکه اثری زیبا خلق نشود، نه منظور این نیست. منظور آن است که امر زیبا در این کشورها، همیشه دنباله رو است. دنباله میل سرمایه داری و سرمایه داران. مردم امر زیبا را در متابعت از میل این نظام ها دنبال می کنند. کارناوال شکل می گیرد اما زیبا نیست چون دنباله خواست ابدان است. بدن ها جلو افتاده است. این هنر تن ها را تکان می دهد، هیجاناتی بر می انگیزد، اما به همان اندازه رفع میل بدن، کوتاه و کم اثر است. دنباله رو است، چون سرمایه داری توانسته تن ها را برنده این مصاف سازد. امر والا که پیش کش، اکنون هنرمندان این نظام ها، یا برای دیده شدن باید دنباله رو  سیاست شوند، یا  به هنر ابزورد و انزوای خود خواسته پناه ببرند. اکنون لنز  سرمایه داری توانسته از همه مرزها عبور کند. از پشت لنز سرمایه داری، هیچ هنر مردمی امکان تولید ندارد. هر چه هست، تفسیر می شود. تفسیری سرمایه دارانه. مثل همین تفاسیری که از  جمعیت های ایرانی می شود. جمعیت در نگاه نظام های سرمایه داری، نهایتا جمعیت ابدانی است که تنها برای یک اعتراض به صحنه می آیند. او می تواند جمعیت هایی را ببیند، اما برخی جمعیت ها را نمی بینید. نه اینکه نخواهد، اساس نمی تواند ببیند، چون نمی تواند تحلیلش کند. امکان تفسیر چنین هنرنمایی هایی از او زائل شده است.

سوم. انقلاب یک هنر مردمی است. نه یک اثر هنری برای ماندگاری در موزه تاریخ، یک اثر هنری زنده که هر روز بر زیبایی اش می افزاید. انقلابی که می تواند هم آرایه ها و پیرایه هایش را حفظ کند و هم بر آن بیفزاید. یک انقلاب معمولی، از سنخ همین انقلاب های معروف دنیا نیست. این انقلاب، هم کبیر  است و هم باشکوه، البته نه مانند فرانسه و انگلیس که سال هاست سرمایه داری، کبیر و باشکوه بودنشان را، بر سر ما کوبیده است. انقلاب به عنوان یک اثر هنری زنده، خلق زیبایی می کند، اما هیچگاه خود به این وسوسه نیفتاده که زیباییش را تفسیر کند. تفسیر زیبایی را بر عهده مردم گذاشته است. مردم به عنوان صاحبان این اثر  هنری، هم او را حفظ و تکثیر می کنند و هم تفسیر و تاویل. مردم خیابان  های این انقلاب را زیبا می کنند. این البته فقط یک هنر خیابانی نیست، یک هنر انقلابی است که نام همه خیابان ها را  هم  انقلاب می گذارد. این هنر پیشرو و این انقلاب زنده و دائمی، نازیبایی را می زداید. تابع هیچ میلی نیست، اما نیاز به مردم به  زیبایی را درک می کند. هنر انقلابی برای زنده ماندن، نیاز به مردم دارد، نه یک مردم، یک دسته، یک گروه. همه مردمان، همه دسته جات و همه  گروه ها. این انقلاب با همه مردم زیبا می شود وز یبا می ماند. مردم همه با هم، این اثر را  تماشایی می کنند، نمی گذارند یک رخداد، تنها به یک یادبود، تبدیل شود، آنها این رخداد را هر بار می سازند، به شکلی معنادار و پر پیام. این پیام هنر انقلابی بیست و دوم بهمن ۱۴۰۱ بود: همه با هم برای اتحاد ملی.

پایان پیام/

 

منبع: فارس

کلیدواژه: انقلاب اسلامی 22 بهمن سرمایه داری یک اثر هنری خلق زیبایی امر زیبا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۸۸۳۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روشنفکری ایرانی و تشویق حرام‌کاری

  به جای اتهام بی‌سند بیاییم به تاریخی که زیسته‌ایم رجوع کنیم تا دریابیم حقیقت چیست؟ فرض کنید امروز ۲۲بهمن۱۳۵۷است. ببینیم انواع روشنفکران چپ و راست چه می‌کنند.همین که انقلاب اسلامی ‌پیروز شد بنا به همان آویختگی خود به راه چپ و راست غربی، روشنفکران ایرانی به جای اندیشیدن به وضعیت واقعی ایران و محاصره انقلاب به‌وسیله گرگان سلطه و موقعیت جغرافیایی و استراتژیک ایران و خواست غرب در ایجاد بحران و مهارانقلاب اسلامی‌، خودخواسته و ناخواسته ابزار شیاطین و شیطان بزرگ سرمایه‌داری جهانی و قدرت سلطه شدند و امر او را درعمل پیش بردند. روشنفکران مذهبی نهضت آزادی که درون شورای انقلاب و دولت نخست مدیریت و ریاست داشتند، مطلقا انقلاب را درک نکردند اما صادقانه به اختلاف خود با انقلاب و استراتژی سازش با شیطان بزرگ اعتراف کردند. در حالی که وزرای‌شان نقش مشاور سفارت آمریکا را داشتند از قدرت بیرون رانده شدند. آنها درکی از روح استقلال‌خواه ضدسلطه و کفر انقلاب اسلامی‌ نداشتند. چپ‌ها از این لیبرال‌های صادق اولیه بدتر عمل کردند و لیبرال‌های جاه‌طلب، لیبرال‌های نفوذی غرب چون بنی‌صدر و تروریست‌ها بالاخره به اتحاد در جنگ با جمهوری اسلامی ‌به وحدت رسیدند و کمونیست‌ها و تجزیه‌طلبان و روشنفکران ملحدودموکرات! نقاب ارتدکس ضد‌سرمایه‌داری فاشیستی را کنار نهادند و به سرمایه‌داری بدتر از نازیسم سرمایه‌داری جهانی وحشی پناه بردند وهمه با هم علیه مردم و انقلاب ایران به خشونت و جنگ مسلحانه رو آوردند. در حالی که یک‌سال ازعمر انقلاب درمحاصره قدرت‌های سلطه‌جو نگذشته بود وحزب توده هم که چنین نکرد؛ برای ضرورت‌های نفوذ و جاسوسی نقشه شوروی بود که گندش با فرمانده نیروی دریایی‌اش درآمد وگرنه شوروی هم چون غرب مدافع و مشوق صدام در جنگ هشت ساله بود و از استقلال اسلام می‌هراسید که آویخته به هیچ قدرتی نبود، جز خدا. این موضع روشنفکران همان دامچاله اصلی سقوط‌شان بود و روز‌به‌روز فروتر رفتند وابزارقدرت جهانی شدند ودرهمه اشکال مذهبی و الحادی به ارباب خود پناه بردند وابزار طرح‌های آمریکایی شدند وحجاب خودبرانداختند.چهره ایدئولوژیک روشنفکری؛ چهره سیاسی، فرهنگی و اخلاقی روشنفکری عریان شد.
 
۲ نوع حجاب‌زدایی
اخیرا در مقاله‌ای درباره حجاب، گفتم دو حجاب‌زدایی رخ می‌دهد. نگاه رهبری درباره حجاب در پوشاک زنان به‌عنوان صورت و ظاهر و روبنای عفت، به‌صورت عاقلانه و عالمانه‌ای با ضرورت حفظ حجاب از دست‌اندازی حرام‌کاری در کل زندگی ما درآمیخت و معرفتی درخشان وهماهنگی ساختاری عمیقی به‌وجود آورد.درک وجوب حجاب، هماهنگی حجاب با حجاب در اقتصاد، مدیریت کلان، سیاست داخلی و خارجی، نظام اداره کشوری، حیات شهری و... چیزی قیمتی است.خواهیم دید روشنفکری بی‌حجاب ما هم به سبب همین عدم خرد و تقوا در آغوش اسرائیل جا گرفت وحجاب ازسیمای باطل خود برافکند وسیمای هرجایی خویش را آشکار کرد.اشتباه نکنید وقتی ازرسواشدن فحشای روشنفکری وتوبه نکردن و سیاه‌ترشدن باطنش صحبت می‌شود، از هویت اخلاقی متفکران سخن نمی‌گوییم. ما فراوان تحصیلکردگان و نویسندگان وهنرمندان شریف داریم که در فرهنگ مدرن رشد کرده‌اند اما از نظر اخلاقی، نخبگی، قدرت مغزی و خلاقیت فراموش‌نشدنی‌اند. این ربطی به پدیده روشنفکری و ماهیت بی‌هویت تسلیم‌شدگی به بی‌هویتی غربگرا وازدست دادن همه هستی بومی‌ ومصرفگر بی‌اندیشه تولیدات ذهنی غرب زیستن و کر و کور بودن ندارد. دانش و شناخت غرب، زنای معنوی نیست‌.تسلیم به هرروز فکربی‌ریشه و ضد‌ارزش‌های انسانیت و آزادگی خود حرام‌کاری است. حجاب به‌طور عام یعنی زره علیه نگاه حرام یعنی خداترسی وخویشتنداری و حفظ تقوا برای توحید و عدم‌بردگی و پرستش شیطان و عدم غلامی‌ بت‌های گوناگون و بت نفس وبالاتر یعنی فرمان اتقو‌ا...در همه وجوه زندگی،دراقتصاد کلان، درقوای سه‌گانه وقوای نظامی. ما با دو گونه حجاب روبه‌روییم.۱ــ حجاب از حقیقت و حق متعال که روشنفکری ما و هر شرک و نفاق اسیر آن است. ۲ــ حجاب برای ممانعت از تعدی باطل و حرام در ما و داشتن دژ برابر شیطان برای محافظت ازایمان خود و برای عمل به فرمان حق تعالی‌. این همان تقواست و در زندگی اجتماعی هم همین حجاب حفظ ارزش‌های الهی لازم وواجب است. ماهمان‌گونه که نمی‌توانیم اداره مملکت را به خرابکاران بسپاریم تا مثلا خودروسازی از یک‌طرف و خصولتی‌ها ازطرف دیگر و قشر ممتاز و آقا‌ها و آقا‌زاده‌ها و رانتخواران و انگل‌های حریص بیکاره و دلال‌های حقه‌باز از سمت دیگر ملت را بچاپند و با اتومبیل‌های مرگبار مردم را به کشتن دهند و به‌جای بهتر کردن اتومبیل حقیقی محصول دانش و تکنولوژی بومی ‌و بهبود مدام کالای اصیل، به زور برای پاره‌آهن بی‌ارزش نا‌امن، پول بنز از مردم بستانند و همان‌طور که نمی‌توانیم اجازه دهیم آقا‌زاده‌های پر‌رو و طفیلی، جنگل ایرانی را نابود و صنعت مملکت را فلج و تجارت مملکت را به قاچاق تبدیل کنند و نمایندگان مردم و قضات و روسا نوکران‌ اربابان مافیایی باشند و منافع آنان را درنظر بگیرند و این همه بی‌حیایی و بی‌تقوایی و بی‌حجابی فساد وسفره عشرت ورانتخواری حرامزادگی اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و انواع تبعیضات و بی‌عدالتی پهن باشد وبعدتنها به حجاب زنان بپردازیم،همان‌طور هم نمی‌توانیم به روشنفکری اجازه زناکاری با دشمن اسلام و مردم در روز روشن دهیم تا با بی‌شرمی ‌لخت و عور و رها از شرافت تفکر اصیل، مفتخر به نوکری قدرت جنایتکار بشری سر برهنه کند و بی‌فکری‌اش را کالای ارزشمند جا بزند ودرجهان نمایش دهد وبه خود‌فروشی‌اش افتخار کند و از اسرائیل دفاع کند.جان سخن امام خامنه‌ای این بود که وجوب حجاب زنان با واجبات کلان پیوند دارد و وجود یکی نباید بهانه ندیده گرفتن دیگری باشد بلکه آن یک حرام را هم نباید تحمل کرد. روشنفکری بی‌حیا با زن بی‌حیا، با اقتصاد بی‌حیا، با سیاست بی‌حیا و با فرهنگ بی‌حیا رابطه دارد و مشوق بی‌حیایی برابر رب‌العالمین و عصمت و معصوم است. حال می‌خواهم بگویم در عرصه روشنفکری ایرانی ما با این تشویق حرام‌کاری و شرک و ظلم روبه‌روییم. با حرامزادگی و زشتکاری با قدرت‌های جهانی و تفکرات الحادی و فسادهای نو‌لیبرالی حرامکار روبه‌رو هستیم. این هم تحمل‌پذیر نیست .

خدمتگزاری چاکرانه در آستان قدرت مدرن
پس این نظر متفکران منتقد غرب و شارحان ارجمند فلسفه وچپ مستقل،قابل قبول نیست که خشونت و به بازی نگرفتن روشنفکران در انقلاب اسلامی ‌و خشونت و سرکوب آنان را به کینه‌توزی و سرآخر سقوط در آغوش اسرائیل کشاند. این دروغ و دست‌کم جهالت محض است زیرا با روشنفکران محارب یا دارای تفکر همراه با محاربان که اول اقدام به جنون‌بارترین خشونت و ضدیت علیه انقلاب کردند، چه می‌توانستند بکنند؟ اجازه دهند با ۲درصد هوادار و با زورگویی و جوسازی و ترور نقشه‌مند از پیش و تفکر فاسد نهانکار، یک انقلاب را نابود کنند؟ بدتر از انفجار دولت و کشتار‌جمعی همراهی با صدام و تجزیه‌طلبی چه چیز ممکن بود که نکردند؟‌ تازه سرشت خشونت‌بار روشنفکری زمان شاه را چه می‌کنید؟ آن زمان هم جمهوری اسلامی‌ بود که آنان با دیکتاتوری و مصرف اندیشه‌های تزریقی و استالینی مقابله با رژیم شاه را نقاب بی‌هویتی و چاکری اربابان قدرت سرمایه کرده بودند؟ کمترین سازشی با این روشنفکری گمراه، چیزی ازانقلاب اسلامی ‌ومقاومت واستقلال امروزی باقی می‌نهاد؟آقایان بدون این‌که فرصت‌طلبی و سوبژکتیویسم و احساسات روشنفکری ایرانی را درست بشناسیم، این روشنفکری و شبه‌مدرنیسم آن جز خدمتگزاری چاکرانه در آستان قدرت مدرن و سرمایه جهانی و تقلید و نفس استقلال، ماهیتا کارکردی نمی‌توانست داشته باشد و عملا نداشت. پای نخبگان بزرگوار دانش و فرهنگ را همان‌طور که گفتم مطلقا به میان نکشید که ربطی به ماهیت روشنفکری نداشتند و هرگز دشمن ایران و سرسپرده اجنبی و ایدئولوژی اجنبی و واسطه از خود‌بیگانگی و‌ مبلغ بی‌هویتی و پرگویی پوچ و مصرف‌‌کننده نیست‌انگاری غربی و دشمن دین، استقلال، اخلاق و فرهنگ ایرانی نبودند .پز انسان منصف گرفتن آسان است؛‌ واقعگرایی و انصاف و داوری عادلانه غیراحساساتی و ناعوام‌فریبانه و عقلانی و مستند به رخدادهای واقعی مشکل است .روشنفکری ما سیری به سوی ظهور خشونت و بی‌خویشی و ابزار‌شدگی و درندگی اسرائیلی داشت وبا تروریسم و درکنار آمریکا واسرائیل و جنایت‌شان قرار گرفت و ابزار پرگار شد؛این استعدادش راپیشاپیش فاش کرد که کناراسرائیل باشد وبرای زورگیری درقدرت هرجنایتی بکند. ازرجوی تا هزارخانی تا کومله و حزب کمونیست اسرائیلی و میلانی و جاسوسان سیا وهمدستان موساد و نوچه‌های خبیث بی‌ارزشی که مصداق همدستی با شیطانند، مگر جز این کردند؟ هنرمندان پناه برده به دامن آمریکا و سلبریتی‌هایی که بازار روشنفکری ومرجعیت روشنفکری را کساد کردند، از فرهادی تا پناهی و هنرپیشه‌های بی‌مغز شیفته جاسوسی غرب و تبلیغاتچی آب دهان و دلقک‌هایی چون کریمی، ‌مگر شاگردان و درس‌آموخته‌های همین روشنفکران پوچ در چرت و چرک و غرق لقمه حرام سیا و وطن‌فروشی نبودند؟ مگر اینان شاگردان و بازیگران همان کارگردانان ترا‌ریخته و استادان بازیچه دانشگاه‌های آمریکا نیستند که سررشته‌اش دست آمریکاست و ید بیضا دارند و بشیر تسلیم به غرب و ایران‌فروشی با نقاب ایران‌دوستی شده‌اند و کنار وحشی‌ترین دشمن ایران وشیطان بزرگ ابزار تبلیغی‌اش گشته‌اند و از دست‌شان لقمه می‌گیرند‌ ؟مگرهما ناطق وامثال اوهمه اعتبارشان را خرج توجیه توطئه‌های انگلیسی ودفاع از بابیت و وهابیت نکردند؟ وزیرسایه این درندگان با انقلاب مردم نجنگیدند؟ اگر کسی باید طلبکار و مظلوم خوانده شود، جمهوری اسلامی ‌است‌ ‌به جرم شجاعت در ایستادگی و شکست توطئه آمریکا و روشنفکران در خدمت آمریکا‌.

دیگر خبرها

  • بیشتر شکایات مردم از پزشکان زیبایی است
  • روشنفکری ایرانی و تشویق حرام‌کاری
  • ظرفیت‌ها و فرصت‌های عظیم موجود در استان فارس معرفی شود
  • مسجد مهمترین پایگاه انقلاب و مردم/ مسلمانان از انتقام سخت فرزندان امام به وجد آمده‌اند
  • برگزاری جشنواره مردمی وعده صادق در کوهدشت
  • معرفی چهره هنر انقلاب اسلامی در خوزستان
  • آیین بزرگداشت روز هنر انقلاب اسلامی در شاهرود برگزار شد
  • آیین گرامی‌داشت روز هنر انقلاب اسلامی در استان سمنان
  • مساجد البرز به پرچم فلسطین مزین می‌شوند
  • حکیم یا بردپیت؟